سیاست

گذار دمکراتیک و منابع قدرت

اکبر کرمی

وقتی از منابع قدرت در جهان‌ها ی مدرن و نقش آن‌ها در گذار دمکراتیک گفت‌وگو می‌کنیم، ایرانی‌ها به طور چیره گیج و منگ می‌شوند؛ و نمی‌دانند گفت‌وگو به کجا می‌خواهد برسد! اما اگر به گذار دمکراتیک از جمهوری اسلامی می‌اندیشید باید ناگزیر و ناگریز درک خود از قدرت و منابع آن را تازه کنید.

قدرت و منابع آن را می‌توان به قدیم و‌ جدید بخش کرد. منابع قدیم اقوام، ادیان و چیزهایی از این دست هستند و منابع جدید احزاب و نهادها ی مدنی. این منابع قدرت هستند که به سیاست‌مدارها امکان می‌دهند در هم‌کاری و هم‌سویی با آن‌ها به تمرکز و تجمیع خواست‌ها‌، زورها و امکانات مالی به قدرت برسند و برآمد آن به منابع قدرت بیش‌تر فروملی، ملی و فراملی دست‌ پیدا کنند.

تنازع قدرت در جهان‌ها ی قدیم جدال بر سر دست‌رسی به آزادی، شان، منابع زیرزمینی، مالیات‌ها و نیز منابع فرهنگی، مذهبی و تاریخی است. حکومت‌ها ی سنتی و غیردمکراتیک با توزیع این منابع یا بخش‌هایی از آن‌ها در میان خودی‌ها به گسترش نفوذ و قدرت خود و پای‌گاه خود می‌پردازند. تنازع قدرت در جهان‌ها ی سنتی جدال برای چنگ‌اندازی بر این منابع محدود و غالبن غارت آن‌ها است. هرکس حاکم بر این منابع باشد، دست بالا را در تنازع قدرت خواهد داشت. هرچه قدر این منابع محدودتر، جدال‌ها خونین‌تر.

قانون‌گذاری و مناسبات سیاسی در جهان‌ها سنتی غالبن تکاپو ی عادی کردن و موجه ساختن چنین مناسباتی است.* اما وقتی از قدرت و منابع آن صحبت می‌کنیم نباید تنها منابع قدرت سنتی و خام یعنی همان چیزهایی که حکومت‌ها ی سنتی و سیاست‌مدارها ی سنتی می‌شناسند به ذهنمان بر‌سد (غارت و خام‌خواری و چنگ‌اندازی به منابع زیرزمینی و …)

حکومت‌ها ی مدرن و مدنی تا حد بسیاری به منابع قدرت جدید وابسته‌اند و در بده‌بستان با منابع قدرت جدید صورت‌بندی می‌شوند.

برای آن که این موضوع را به‌تر درک کنید به گزارش و نمونه زیر توجه کنید. هفته ی پیش به گزارش سی‌ان‌ان و بر اساس دست‌رسی به یک سیاهه ی مالیاتی در آمریکا مشخص شده است که مبلغی حدود ۱.۶ بیلیون دلار از یک اهداکننده ی محافظه‌کار به یک نهاد مدنی و سیاسی اهدا شده است. لیونارد ا. لیو بنیان‌گذار ناشناخته ی این نهاد غیرانتفایی و مدنی است که از ارتباطات خود در برکشیدن برخی از قضات عالی دادگاه عالی فدرال آمریکا از جمله ۳ قاضی که در دوران ترامپ انتخاب شده اند، بهره برده است.


اهمیت این منابع مالی جدید (که در مهندسی برای پیش‌برد خواسته‌ها ی محافظه‌کاران در آمریکا از جمله محدویت سقط جنین، تغییر قوانین انتخابات، سیاست‌گذاری در مورد تغییرات اقلیمی و ..) آن‌چنان است که رییس این نهاد مدنی (ماربل فریدم/ مروارید آزادی) را تاج‌بخش جدید در قلمرو محافظه‌کاران و در میان جریان‌ها ی جمهوری خواه خطاب کرده‌اند.
این مبلغ و عدد که به هژمونی و‌ چیره‌گی محافظه‌کاران در جدال برسر تسخیر دادگاه عالی فدرال برای چند دهه انجامیده است، به تنهایی کمی بیش از مبلغی است که ۱۵ نهاد برجسته ی غیرانتفاعی سیاسی و فعال در آمریکا در سال ۲۰۲۰ به دمکرات‌ها کمک کرده‌اند.

همچنین ۱.۶ بیلیون دلار را با ۹۰۰ ملیون دلاری همانند کنید که بایدن و دمکرات‌ها در کمپین‌ها انتخاباتی اخیر برای کمک به رقابت‌ها کاندیداها ی دمکرات برای ورود به نهادها ی قانون‌گذاری به‌کار برده‌اند.

این رقم ۱.۶ بیلیون دلار پول سیاه**به حساب می‌آید؛ و این مبالغ از مبالغ انبوهی که پول سفید خوانده می‌شود و با شفافیت در رقابت‌ها ی سیاسی به‌کار گرفته می‌شود، متفاوت است.

اگر ایرانیان به گذار دمکراتیک می‌اندیشند باید برنامه‌ای برای تولید قدرت و منابع جدید آن کنند. منابع قدرت قدیمی و سنتی تنها بارها و شانه‌ها را جا‌به‌جا می‌کنند. گذار دمکراتیک درک فرمول کار و جهان‌ها ی دمکراتیک و مناسبات آن‌ها هم هست.

*فرایند دمکراسی هم برآمد ملی کردن منابع سنتی قدرت و قانون است و هم برآورنده ی آن. دش‌واری گذار از سنت به مدرنیته در سطح سیاسی تا حد بسیاری به دش‌واری ملی کردن قانون و قدرت و منابع سنتی آن باز می‌گردد.
** این دست کمک‌ها ی مالی را در آمریکا پول سیاه می‌خوانند و دلیل این نام‌گذاری آن است که منابع این پول‌ها و کاربرد آن در سیاست غالبن شفاف و آشکار نیست. در این مورد ویژه که به همت روزنامه‌نگاری تحقیقی آشکار شده است، ۱.۶ بیلیون دلار حاصل فروش تراستی است که یک سرمایه‌دار خصوصی به نهاد مروارید آزادی واگذار کرده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا