چه کسانی از دگرگونی سود و چه کسانی ضررمی کنند؟

جابر حسینی نسب
اصلاح طلبان حکومتی بشدت از تغییرات رادیکال نگرانند .
اساس نگرانی انها نه خطراتی که در هر انقلاب وجود دارد ، بلکه اصل تغییرات انقلابی انها را به وحشت انداخته است.
چرا هنوز بخش وسیعی از جامعه علیرغم همدلی با خیزش انقلابی هنوز در خیابانها حضور ندارند؟
حضور در بطن انقلاب منوط به پاسخ به این سوال کلیدی است که ایا وضعیت تغییر کند، شرایط من هم بهتر می شود؟
بنا به اظهارات بخش زیادی از خود اصلاح طلبان .اصلاحات در ایران خیلی وقت است به بن بست رسیده است ولی علیرغم شکست انها هنوز تاثیرات گفتمان اصلاح طلبی در پس ذهن خیلی ها عمل می کند .
گفتمان اصلاح طلبی شکست خورده ولی هنوز گفتمان انقلاب بطور کامل شکل نگرفته است .با گسترش خیزش انقلابی گفتمان انقلابی هم برجسته تر خواهد شد
مسئله کانونی حضور در هر انقلابی منوط به این پرسش است که ایا انقلاب وضعیت را بهتر می کند یا بد تر ؟
پاسخ به این پرسش بستگی دارد ما در چه موقعیت اجتماعی و طبقاتی و سیاسی قرار گرفته ایم هر کس به نسبت موقعیت خود، با این موضوع بر خورد می کند.
ایدئولوژِی غالب اصلاح طلبان در ایران ایدئولوژِی طبقه متوسط است .طبقه متوسط همیشه نگران است که وضع از اینکه هست بدتر نشود چون خیلی چیزها دارد که ممکن است از دست بدهد .بخاطر همین همیشه از ریسک انقلاب هراسناک است .
خیزش انقلابی شکاف بزرگی در میان طبقه متوسط ایجاد کرد ه است .ان بخش از طبقه متوسط که در اثر سیاست های ویرانگرنظام به ورطه بیچارگی در غلطیده اند ، وهر روز زندگیشان بدتر از دیروز می شود . از اصلاحات گذر کرده اند و امروز از خیزش انقلابی، دفاع می کنند. ولی بخش دیگر طبقه متوسط که به طبقه متوسط رانتی مشهور هستند و در سایه اقتصاد رانتی نظام برای خود منزلت طبقاتی و اجتماعی پیدا کرده اند سخت از عمق یابی جنبش هراسناک هستند و سعی می کنند با عمده کردن خطراتی که درهمه انقلابها وجود دارد اصل خیزش را زیر سئوال ببرند .
اصلاح طلبان رانتی بدرستی فهمیده اند این خیز ش وضع انها را بهتر نخواهد کرد .زیرا حیات اقتصادی و اجتماعی انها به رانت بستگی دارد.بخش زیاد از اصلاح طلبان حکومتی ریشه در این بخش طبقه متوسط دارند.و نگرانی انها را بازتاب می دهند .
هر چه این خیزش انقلابی عمق پیدا می کند ، مسئله طبقاتی بر جسته تر وصف مردم شفاف تر خواهد شد .وماهیت طبقه متوسط مرفه که درغارت مردم با نظام همدست بودند بیشتراشکار خواهد کرد.
امروز بخشی اعظم جوانان ایرانی چیزی برای از دست دادند ندارند .بخاطر همین دلیرانه در خیابانها حضور دارند.وباکی از ((تئوری توطئه ))ساخته ی ورشکسته گان سیاسی ندارند.تنها با عمق یابی این جنبش است ،که می توانیم به انواع توطئه های غلبه کنیم .