مژگان جمشيدی
️ 4 روز پيش از انتخابات سال 92، زمانی كه روحانی به اروميه رفت، پيشنهاد انتقال آب دريای خزر به اروميه برای احيای اين درياچه را مطرح كرد و اظهار داشت: هزينههای اين انتقال آب را از محل فروش اراضی ملی در مسير انتقال، تامين خواهيم كرد!
همان روز يادداشتی در نقد اين سياست نادرست كانديدای رياستجمهوری وقت و مداخلهاش در امری كه تخصص ندارد، نوشتم كه در يكی از رسانهها منتشر شد و حتی در ستاد مركزی تبليغات انتخاباتی آقای روحانی نيز اين يادداشت را در يک نشست محيطزيستی قرائت كردم و يادآور شدم برای احيای يک درياچه آيا ميخواهيد جاهای ديگر را هم ويران كنيد؟ و اين رخداد را به مصوبه دولت در سال 1374 برای فروش بيش از 6000 هكتار جنگل هيركانی برای تامين هزينههای ساخت يک آزادراه بين تهران و شمال مقايسه کردم.
️حالا بعد از گذشت 8 سال از آغاز بهكار ستاد احيای درياچه اروميه و صرف بيش از 15 هزار ميليارد تومان از محل اعتبارات ملی و بينالمللی، يک شورهزار به وسعت بيش از 450 هزار هكتار در گوشه غربی ايران بهجا مانده است.
آنچه امروز در اروميه و ديگر تالابها و درياچههای كشور شاهد آن هستيم، پيامد چندين دهه سياستهای غلط و دستوری دولتمردان ايران بوده است! غافل از اينكه طبيعت، يک اكوسيستم زنده است! اقتصاد نيست كه با سياستهای دستوری بتوان چند ماهی ريسمان آن را در دست گرفت و بعد هم مردم را با تبعات ويرانگر اين سياستها و تورم، به امان خدا رها كرد!
️ احيای اكوسيستمهای تخريب شده بيش از آنكه نيازمند پول باشد، نيازمند دانش بومشناسی و جامعهشناسی و پذيرش مشاركت نخبگان و مردم در تصميمگيری و تصميمسازی است.
نميتوان نخبگان را چون در حلقه خوديها نيستند كنار زد و مردم را همچنان به افزايش سطح زير كشت در همه جای كشور به غلط تشويق كرد و بعد هم كه پيامدهای اين دستورات غلط منجر به بحران شد با دستور آنها را از ادامه مسير بازداشت.
️ متاسفانه از همان روزی كه ستاد احيای درياچه اروميه تشكيل شد و حتی يک بومشناس هم در تركيب اعضای فنی و علمی اين ستاد قرار نداشت، بارها هشدار داديم اما درنهايت ناباوری همان كسانی كه خود مسبب وضعيت بحرانی درياچه بعد از چندين دهه سوءمديريت بودند، ناگهان عهدهدار مسووليت احيای آن به شيوهای كه خود و تيم همكارشان می پسنديدند شدند!
در اين ميان يكی از بومشناسان و زيستشناسان دانشگاه تهران داوطلبانه، خودش را به اين ستاد معرفی كرد و با دعوت از برجستهترين متخصصان بومشناسی ايرانی تبار كه در ديگر دانشگاههای جهان مشغول به تدريس بودند، برنامهای برای احيای اكولوژيک اين درياچه تهيه و تدوين كردند، آنهم بدون هيچ دستمزد و پاداشی!
️ نتيجه اعتراضات كارشناسان مستقل، نهايتا به اينجا ختم شد كه ستاد احيا بعد از مدتی مدعی شد طرح احيای اكولوژيک را برای درياچه اروميه در دست اقدام دارد! اما در ادامه كار، باز هم نه خبری از حضور كارشناسان و مشاوران بومشناس بود و نه متخصصان دانشگاهی اين رشته.
شعار ستاد احيا در تمام اين سالها روی «كاغذ» به كاهش مصرف آب در بخش كشاورزی و احيای اكولوژيک درياچه ختم شد، اما آنچه در «عمل» انجام ميشد كوچكترين سنخيتی با مبانی ابتدايی احيای اكولوژيک هم نداشت.
عملا نه خبری از آموزش و ترويج و جلب مشاركت كشاورزان بهطور فراگير بود و نه طرحهای احيای اكولوژيک! در عوض عرصه برای مهندسان باز شد و بساط سيمانكاری و بتونكاری و لولهكشی و كند و كاو و انتقال آب بين حوضهای بعد از سه دهه سدسازی باز شد! همان اقداماتی كه سالهاست بودجههای مملكت را می بلعد و دستاوردش برای طبيعت، ويرانی و برای مردم، نارضايتی و برای اقتصاد، ركود و جاماندگی بوده است. مطابق معمول اعتبارات ملی در روند كار ستاد، صرفا به جيب برخی شركتها و مراكز و قرارگاهها ريخته ميشد و تنها دولت ژاپن بود كه به مدت 4 سال و هر سال مبلغ يک ميليون دلار برای جلب مشاركت كشاورزان در كاهش مصرف آب در بخش كشاورزی به صورت بلاعوض پرداخت ميكرد كه اين مبالغ هم، باز با مديريت مديران دولتی و به شكلی كه خود می پسنديدند هزينه ميشد.
️ حالا نتيجه تداوم چندين دهه سوءمديريت منابع آب و حتی سوءمديريت در ستاد احيای درياچه اروميه، امروز عيانتر از قبل شده است.
دو سه سال گذشته، در نتيجه بارشهای نسبتا خوب جوی درياچه موقتا آبگيری شد و مديران دولتی جشن و پايكوبی به راه انداختند كه درياچه در مسير احيا است! و هر كسی هم كه نقد ميكرد كه اين آبگيری موقتی است، با سياست حذفی او را از ميدان به در ميكردند تا جشنشان را بههم نريزد.
اروميه در مسير نابودی مطلق و تبديل شدن به بيابان يا شورهزار اروميه است و همه دولتهای ايران در بروز اين وضعيت در دهههای اخير مسبب آن بودند و هستند.
منبع: اعتماد