پیش به سو ی یک “نه فوتبالی” بزرگ

اکبر کرمی
هر رخدادی در پهنهها ی اجتماعی، ورزشی و سیاسی امکانی است که میتواند به یک فرصت تاریخی برای ایستادهگی در برابر جمهوری وحشت اسلامی ایران تبدیل شود؛ قهر و پاپسکشیدن از میدانها ی بزرگ نوعی خشونت انفعالی Passive aggressive است و همیشه نماد نادانی و ناتوانی!
دوستان نادان به جا ی فرزانهگی که روی دیگر فرصتسازی از این رخدادها ی تاریخی و میادین بزرگ است، قالبن به رفتارها ی انفعالی و بسیار ابتدایی کشیده میشوند. آنها هیچ ابتکار عمل و برنامه ی دیگری در جعبه ی ابزار خود ندارد. آنها درکی از پارامترها ی دیگر اجتماعی ندارند؛ آنها حتا نمیدانند که بسیاری از کسانی که در «جنبش زن، زندهگی، آزادی» پرکار هستند گرایشات فوتبالی بسیار عمیقی دارند و ممکن است در جریان هر مسابقه برای دیدن مسابقه در خانه بمانند.
تاکید بر قهر از فوتبال و قهر با فوتبالیستها ی ملی آب به آسیاب استبداد و علی خامنهای میریزد. ما ملتی گونهگونه و رنگارنگ هستیم. این رنگارنگی را در فرایند مبارزه با جمهوری اسلامی باید رعایت کرد. نگذاریم غضنفرهایی که در میان مخالفان جمهوری اسلامی دیده میشوند فرصت بینظیر مسابقات جهانی فوتبال را با پیشنهاد یک قهر و کنش انفعالی دیگر بسوزانند.
ملیپوشان ایرانی تیم فوتبال بخشی از ملت ایران هستند و همانند ملت ایران غالبن مخالف جمهوری اسلامی میباشند. باید با ایستادن در کنار تیم ملی، ایستادهگی در برابر بیداد جمهوری اسلامی را در تیم ملی زنده نگه داشت.
باید با برنامههایی همانند اعتراض در زمان مسابقات، دیدن مسابقات در گروهها ی بزرگ و به صورت جمعی و نیز اعتراض پس از مسابقات جامجهانی فوتبال را به کابوس خامنهای تبدیل کنیم. پیروزیها ی احتمالی ملیپوشان ایران در میدان فوتبال انرژی بزرگی رها میکند، که با برنامه و دانایی میتواند موتور انقلاب مدنی ایران را به جلو براند.
به تاریخ ایستادهگی در برابر جمهوری اسلامی نگاه کنید. اگر در دوم خردا، جنبش سبز، … و فرصتها ی دیگر هم به غضنفرها ی خودمان گوش داده بودیم، امروز اینجا نبودیم. باید با نیروی فرزانهگی خود مسابقات جهانی فوتبال را هم به یک “نه بزرگ” دیگر به جمهوری اسلامی تبدیل کنیم.