هر گونه سازشی با دولت سرکوبگر از طرف دولتهای دمکراتیک ناموجه و غیر بخشودنیست!
رضا زمان

آنچه در زاهدان گذشته است، بنابر اخبار محدودی که از اهالی رسیده، رسماً یک کشتار و نسلکُشی مذهبی و قومیّتی است.
کشتههای بسیار و عزاداران بیشمار. عزمی برای یک کشتار جمعی وجود داشته که با تمام قوا به مقابله با مردمان بیدفاع رفتهاند که پس از نماز جماعت، به اعتراض برخاستند.
یک سرکوبِ کورِ گسترده، که زنان و کودکان را هم هدف گلولههای آتشین قرار داده است. هنوز هم تمام ابعاد این جنایت، این کشتار، به سبب محدودیّتهای خبری بر ما روشن نیست.
البته که این یک حادثهی تروریستی است، امّا تروریسم دولتی علیه مردم بیسلاح. جز حاکمیّت مستبدّ و خونریزی که فقط در این دو-سهسال اخیر سابقهی کشتار آبان، سرنگونگی هواپیمای مسافربری، محاصرهی نظامی دانشگاه، قتل فجیع مهسا امینیها و حدیثه نجفیها و نیکا شاکرمیها را در کارنامهی سیاه خود دارد، نمیتواند مسئول این جنایت باشد.
این دولت ستمگر و این حکومت جبّار، با این وحوش نظامیاش که بویی از آدمیّت نبردهاند، کاملاً مستعدّ آن است که برای حفظ بقا و بسط ولایت و سرکوب اعتراض، بازهم دست به کشتار و نسلکُشی دیگری حتّی با ابعاد گستردهتر ببرد، از زاهدان تا کردستان، از مریوان تا تهران. چه بسا با استمرارش شاهد هولوکاست ایرانی هم باشیم.
کشتار و نسلکُشی مردمان، با هر بهانه و نامی، جز «جنایت علیه بشریّت» نیست که خبر از وضع و حالِ «حادّ حقوق بشری» میدهد.
دولتِ سرکوبگری که کار را به اینجا میکشاند، نامشروع و نااهل است و تنها و تنها سزاوار سرنگونی و نابودی.
بنابر قاعده و رویّهی حقوق بشر جهانی، وقتی شرایط یک کشور به لحاظ انسانی حادّ میشود، که از مصادیق و موارد بارزش هم کشتار و نسلکُشی و سرکوب گسترده است، راه برای دخالت بشردوستانه، با تمام گزینههایش، حتّی دخالت نظامی و قهری برای حمایت از حقوق بنیادین انسانها و فشار به نیروی سرکوب و حتّی نابودیشان، باز میشود.
این دخالت، حقّ دموکراسیهای باثبات و قدرتمند جهانی است. در صورت این دخالت، نه دولت سرکوبگر میتواند ادّعای تجاوز نظامی داشته باشد و نه نیروی مسلّح میتواند مقابله کند.
میتوان درک کرد که به سبب هزینههای داخلی و خارجی دخالت مستقیم نظامی، کشورهای دموکراتیک تا حدّ امکان از این امر پرهیز کنند. امّا دستکم هر مصالحه و سازشی با دولتِ سرکوبگر، از جانب دولتهای دموکراتیک، ناموجّه و نابخشودنی است.