جنبش های اجتماعی

نهضت بنیاد گذار

مرتضی ملک محمدی

مرتضی_ملک_محمدی

جنبش انقلابی امروز در ایران ما یک جنبش نو بنیاد است. نو بنیاد در گفتمان ، در شعار ، در نیروی پیشگام آن ، در شیوه عمل و امر سازماندهی. این جنبش آگاهانه یا برحسب غریزه و طبیعت عینی اش اصرار دارد به همه نسلها و سنت ها ی جنبشهای پیشین بویژه به سنت انقلابی نسل پنجاه و هفت بی اعتنایی کند و آنها را نایده بگیرد. با همه طرفها ی درگیر در آن انقلاب و تمامی شاخه های شناخته شده اش ،از چپ تا راست از میانه و ملی گرا تا انواع دسته ها و فرقه های مذهبی . یک وداع کامل با ان نسل و با همه تعلقات و ساز و برگهای فکری و ایدئولوژیک و ارزشها یشان.‌

برخلاف آن نسل انقلابی ، این یکی جنبشی است بدون دغدغه های ایدئولوژیک ، بدون نگرانی از نداشتن رهبری فرهمند ، بدون ترس از چپ روی یا راست روی . ازاد از بیم اپرتونیسم و ارتداد و اتهام های غرب گرا ، شرق گرا ، امریکایی و وابسته . سبکبال از برنامه های ثقیل و سرد بروکراتیک سیاسی و حزبی حداقل و حداکثر ، بخش تئوریک و بخش سیاسی . بسیج سیاسی انها متکی است بر حداقل گفتمان و موجز ترین شعار ها و بی نیاز از فلسفه با فی های منگ کننده و امرو نهی های مکاتب سیاسی و عقیدتی مقتدر و فرزانگان تاریخ . آنها خود را وامدار و معطل فلان گفته مارکس یا لنین و مائو نمی دانند ، و از درد سرهای مدل سازی و مدل برداری رها کرده اند . گسست و بیگانگی این جنبش از فرهنگ و الگوی فکری و عملی انقلاب بهمن چنان است که پنداری این حرکت در اصل و ذات خود انقلابی است علیه همه میراث ها و پایوران ان انقلاب و کل آن نسل ، از بالا تا پایین ، از اقتدار شاهی تا اقتدار انقلابی . ایا این عجیب و با معنا نیست که این نسل جدید مبارزان و پیشگامان انقلابی هیچ اعتنا و التفاتی به میراث فکری و عملی ما باز ماندگان ان انقلاب در همه دسته ها و گروه های رنگارنگ آن ندارند و به ادعا های رهبری رهنودهای سیاسی و فراخوانهای مان پاسخ نمی دهند .

در دوران های پیشین هر نسل تازه ای که پا به عرصه سیاست می نهاد فلسفه وجودی خود را با یک پیشینه و یا با سنت تاریخی معینی پیوند می زد و حرکت خود را در ادامه آن سنت مشخص تعریف میگرد. یکی با مشروطه و ستار خان، دیگری با انجمن عدالت و حیدر خان ، گروهی با مصدق و ملیون و دسته ای با فضل‌الله نوری یا ملا نراقی . این جنبش نشان نمی دهد که برای توجیه خود نیازی به گذشته داشته باشد و شناسنامه اش حتما محتاج امضای مرجعی باشد ‌. این نسل نو سیمای خود را با اهداف بلاواسطه و قابل محاسبه ، با نگاه به آینده ، با ابتکارات عملی ، با تعریف بی تکلف زندگی واقعی که در همان شعار ، زن ، زندگی و ازادی فشرده شده ، تعریف میکند ، بی هیچ پیشداوری ایدئولوژیک و فرضیات مکتبی و مدلهای از پیش ساخته و پرداخته شده.

از این جنبه ها که نگاه کنیم این جنبش شباهت هایی دارد به جنبش انقلابی جوانان اروپایی در دهه شصت که قیام نسلی بود علیه سلطه و اقتدار پدر سالارانه ، مرد سالارانه ، شورش بر ضد اقتدار های ایدئولوژیک و حاکمیت بروکراتیک دولتها و احزاب سیاسی. با محرکها و ارزشهای مدرن ازادی خواهی ، ضد سروری ، سکولاریسم و فمینیسم .

در ایران نیز در مرکز و پیشگام چنین خیزش انقلابی نسل تازه زنان و جوانان قرار دارند و در حال تثبیت ارزش‌هایی هستند که همه نو بنیاد و ساختار شکنند. این جنبش انقلابی حتا اگر در این تلاش سترگ خود موفق نشود در کوتاه مدت بخشهای بزرگتری از اقشار و طبقات جامعه را به حرکت در اورد و کار نظام را یکسره کند ، اما بی گمان. با این بنیادهای جدید و ارزشهای نو تحولی عمیق بر تمام صور جامعه و نهادهای مختلف ان و حتا نهاد های حکومتی و پایه های اجتماعی نظام خواهد گذاشت. و همچنین به بقایای همان نسل انقلابی ولی اقتدار گرا و اسیر در باورها ی سخت و سیستم ساز هشدار می دهد ، اگر طالب یاری و همراهی با این حرکت نو بنیاد هستید ، شما نیز باید با دگمهای عصر سلطانئ عصر اقتدار طلبی ، عصر مردسالاری ، عصر مکتب و ارمان پرستی و ساختن بهشت ، که نتیجه انها تا امروز به اسارت انسان انجامیده ، تصفیه حساب کنید . ایا نسل ما چنین توانایی و شهامت و هنری را که فرزندانمان از ما طلب می کنند در عمل داریم؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا