زنانسیاست

ننگ حجاب‌اجباری را رنگ نزنید

اکبر کرمی

یکم. در اردیبهشت ۱۳۹۱ در سرنام “اسلام سیاسی در چمبره ی حجاب” به اهمیت باور مهاجم و بدخیم حجاب‌اجباری در خوانش اسلام‌سیاسی از اسلام و‌ مسلمانی پرداخته‌ام. در آن‌جا آورده‌ام که: «اگر بتوانیم برخی از باورها و پیش داوری‌ها ی خود در مورد اسلام و حجاب اسلامی را در گیومه قرار دهیم، آن گاه شاید بتوانیم در چشم‌اندازی تازه، در نسبت اسلام‌سیاسی و پدیده ی حجاب از نو داوری کنیم. ما عادت کرده‌ایم اسلام و حجاب را در چهارچوب دروغ بزرگی که اسلام‌سیاسی از پیوند اسلام و پارسایی جنسی پرداخته است، به تماشا بنشینیم، در حالی که کاوش در تاریخ مسلمانان به آسانی می‌تواند از این دروغ بزرگ پرده برگیرد و نشان دهد که اسلام تاریخی (دست‌کم خوانش‌ها ی نخستین آن) در پهنه ی سکس، تا حد عجاب‌آوری آسان‌گیر و اهل مدارا است.
تا آن جا که به امر حجاب (با شکل و شمایل امروز آن) مربوط است، بسیاری از متقدمین، یا مخالف آن بوده‌اند یا دست‌کم در مورد آن ساکت مانده اند. اگر چنین است، اسلام‌سیاسی چرا اینگونه سفت و سخت در پدیده ی مزاحم و مهاجم حجاب پیچیده است و سرنوشت خود را این چنین کور، به (چنین خوانشی از) پارسایی جنسی گره زده است؟ به عبارت دیگر، اسلام‌سیاسی چرا چنین دروغ بزرگی را ساخته است؟ و چه نیازی به آن دارد؟

دوم. اگر برآن‌ هستیم که در برابر حجاب‌اجباری و بدخیمی‌ها ی دیگر اسلام‌سیاسی ایستاده‌گی کنیم، باید در این چشم‌انداز به‌ایست‌ایم. باید اهمیت حجاب اجباری را در دروغ بزرگ اسلام‌سیاسی که خود را نماینده ی مسلمانان و اسلام می‌داند درک کنیم. بدون آسیب‌شناسی پدیده ی ننگین “حجاب‌اجباری” در ایران ام‌روز، و اهمیت آن در تور عنکبوتی که اسلام‌سیاسی پرداخته است، نمی‌توان راهی به رهایی گشود. مخالفت با حجاب‌اجباری به مخالفت با اسلام‌سیاسی وابسته و بسته است. اسلام‌گرایانی که با حجاب اسلامی مخالفت می‌کنند، نمی‌دانند چه می‌گویند! و اسلام‌ستیزانی که به جنگ با مسلمانان و اسلام کشیده شده‌اند به بدخیمی حجاب‌اجباری نیرو و زور می‌دهند.

گذار از حجاب‌‌اجباری در ایران حالا هم امری فربودی و واقعی است و هم امری نمادین؛ یعنی برای گذار دمکراتیک باید هم از اسلام‌گرایی و هم از اسلام‌ستیزی بگذریم. گذار هوش‌مندانه از حجاب‌اجباری فرایند گذار را کاتالیزه خواهد کرد. یعنی نه‌تنها مدرنیته در دامن زنان ایران است که فرایند گذار دمکراتیک هم در ایران به زنان و انتخاب آن‌ها گره خورده است. در چنین بزن‌گاهی قرار دادن زنان در برابر زنان تنها راه‌برد اسلام‌گرایان و اسلام‌ستیزان است! کسانی که درکی از دمکراسی و مناسبات آن ندارند. راه‌برد کسانی که به گذار دمکراتیک می‌اندیشند رعایت حقوق همه ی زنان و شان همه ی آن‌ها است.

گذار دمکراتیک رعایت سکولاریسم و مناسبات آن است. سکولارها باید در فرایند گذار نشان دهند که یک جامعه ی سکولار برای همه‌گان امن‌تر است. سکولارها باید در صف مقدم دفاع از حقوق کسانی باشند که به حجاب باور دارند، یا ندارند. شقه‌شقه‌کردن مردم با دمکراسی سکولار هماهنگ نیست و نمی‌شود. حجاب‌اجباری نه‌تنها با آزادی بیان که با آزادی وجدان ناسازگار است. رعایت آزادی وجدان سنگ بنیادین یک جامعه ی سکولار و دمکراتیک است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا