سیاست

نامه مشفقانه به اصلاح طلبان واقعی؛
جنبش مهسا، کف مطالباتش لغو قانون حجاب است و سقف آن تبدیل حکومت دینی فردی به دولت سکولار دموکراتیک

عبدالله ناصری طاهری

لغو_حجاب_اجباری

ایران وارد دوران جدیدی شده است. خون مهسا امینی و خیزش خونخواهی “زن-جوان” برای آن مظلوم، معاصرت تاریخی ایران را ورق و رقم زد.
تردید ندارم هیچ واقعه ای در این۴۴ سال به این اندازه جهانیان را به ایران ستمدیده جلب نکرده است.
خون ژینا معنای حیات و نیز حیات سیاسی را برای مردم شریف مظلوم ایران عوض کرد. روزهای کنونی، تاریخ سیاسی جدیدی را ثبت کرده که هر کنشگر حزبی و سیاسی اگر سکوت کند برای همیشه مقهور، مطرود و مغبون خواهد بود.

فارغ از مرگ‌ اسلام سیاسی در جهان به واسطه تباهی مطلق حکومت دینی، و دلسوزی نواندیشان و مصلحان مسلمان نسبت به “اسلام معیار”(اسلام قرآنی نه اسلام فقهی)، وقت آن رسیده که مسلمانان سنت گرا هم برای حفظ همان “سنت خلافت زده” و غیراصیل خود،
از حکومت دینی دور شده و نسبت به آن اعلام برائت کنند.

مخاطب اصلی من در این “نامهٔ مشفقانه” آن دسته از اصلاح طلبان اسلام گرایی است که هنوز با مخیلهٔ تداوم جمهوری اسلامی زیست می کنند و آن را، رمز بقای ایران می دانند. اگر هنوز اندک امیدی به اصلاحات است کف آن، گفتمان مصطفی تاجزادهٔ مظلومِ محبوس است و گر نه پایین تر از آن مسموع و مقبول مردم نیست.

شک ندارم که در میان طیف اصلاح طلبان واقعی و خصوصا جرگه رهبری این طیف انسان های هستند محبوب مردم ، ولی با آغاز جنبش مدنی جدید، انتظار همراهی صریح آنان را نسبت به جنبش و شهادت
مهسا دارند.
همان طور که کف اصلاح طلبی مردم را، کنشگری تاجزاده دانستم، موضع گیری گفتاری و نوشتاری کمتر از شیخ بزرگوار کروبی و بانو رهنورد، یک نوع “حیرت سیاسی” و یا همراهی تلویحی با حکومت فاسد است.

انکار نمی کنم که چند سالی است اصلاحات بی رمق و کم مخاطب شده، اما ساحت جنبش مهسا که کف مطالباتش لغو قانون حجاب و سقف آن تبدیل حکومت دینی فردی به دولت سکولار دموکراتیک است، فرصتی برای “خود بازسازی” اصلاح طلبان (واقعی) و آشتی با مردم است.

حیف است سیاسیونی که بهترین کارگزاری و مدیریت را در تاریخ ۵۰ ساله ایران، ثبت کرده اند و به سختی رنج دوگانگی حاکمیت را چشیده اند ، خاموش بمانند و یا موضع کم رنگی بگیرند مانند آن چه “جبهه اصلاحات ایران” کرد. نوشتن از حجیت شرعی در برابر خون مظلوم که زیره به کرمان بردن است، اما انفعال یا سکوت در برابر این رخداد بزرگ تاریخ، پایان عمر سیاسی هر اصلاح طلب واقعی خواهد بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا