«مستی و راستی» و «پوتینیسم روسی» در مصاحبه سفیر روسیه در ایران
رضا علیجانی
سیاست روسها در برابر ایران «فایده بدون هزینه» است و سیاست ج.ا در باره روسیه «دنبالهروی و باجدهی».
وقتی مصاحبه سفیر روسیه در ایران با روزنامه شرق را میخوانیم یاد تمثیل «مستی و راستی» میافتیم؛ به علاوه «پوتنیسم روسی» که ترکیبی است از «فریبکاری و قساوت».
سفیر روسیه مرتب علیه غرب و تبلیغاتش حرف میزند و میگوید گول آنها را نخورید. بعد میگوید آنها از جدایی ورزش از سیاست حرف میزنند، ولی نمیگذارند کشتیگیرهای ایرانی با اسرائیلی مسابقه بدهند! واقعا یک فرد در حالت طبیعی نمیتواند چنین حرفی بزند!
وقتی خبرنگار در باره فروش زیر قیمتِ نفت و گرفتن بازار ایران میپرسد، سفیر روسیه به «راستی» میگوید «رسما هیچکس به ما گلهگی نکرده و رابطهمان با وزیر نفت ج.ا هم خیلی خوب است!»(یعنی مقامات ج.ا حتی جرأت گلهگی از روسها را هم ندارند!». همین «راستی» را در جای دیگری میبینیم که برخلاف تبلیغات ایران مبنی بر قراردهای راهبردی و اتحاد استراتژیک با روسیه میگوید «با روسیه هنوز قراردادی بسته نشده است!».
پوتین و سفیرش و رجب صفراف سعی میکنند روی نقطهای انگشت بگذارند که ج.ا را به دام و دامن روسیه میاندازد یعنی ضدیت با غرب. آقای سفیر میگوید «دولتهای غربی فقط هدفشان این است که ارزشهای پوچ خودساخته مانند همجنسبازی و چیزهای خیلی کثیف را به ایران بیاورند و ما مخالفت میکنیم»(البته او یادش رفته که مدتی پیش گفته بود علت عدم سفر توریستهای روسی به ایران حجاب و الکل است!). و یا میگوید ما با ایران در نهادهای بینالمللی در خصوص «حقوق بشر» هم سنگریم! این هم یعنی «دیکتاتورهای جهان متحد شوید!».
کلمان تِرم کارشناس ایران در فرانسه در یکی از نشریات فرانسوی (که ترجمه مقاله اش در آخرین شماره میهن منتشر شده)، نوشته در هشت سال دولت روحانی، حسن روحانی چهار بار و محمد جواد ظریف سی وسه بار(یعنی کمتر از هر سه ماه یکبار) به روسیه سفر کردهاند!
این بلایی است که سیاست آقای خامنهای بر استقلال ایران آورده است که حتی جرات نمیکنند نسبت به تجاوز و جنایات روسیه در اوکراین اعتراض کنند.
نمونهای از فریبکاری پوتینیسم آنجاست که خبرنگار شرق به سفیر روسیه میگوید وضعیت «بوچا» در اوکراین وحشتناک بوده. او میگوید مسئولیت آن بر دوش دولت اوکراین است. خبرنگار میپرسد یعنی اوکراین مردم خودش را کشتار کرده!؟ سفیر میگوید: بله! این جنایات جنگی توسط اوکراینیها صورت گرفته است. مثل جنگ روسیه که غربیها میگفتند اسد از سلاح شیمیایی استفاده کرده، ولی دروغ میگفتند و گریه بچهها که نشان میدادند ساختگی بود(آنها هنرمندان حرفهای بودند که انگلیس به آنها پول داده بود!).
در جای دیگری میگوید اوکراین نوکر غرب است. پیشنهادهای ما به غرب منوی رستوران نیست که بعضیاش را انتخاب کنند. باید همهاش را بپذیرند. یعنی پذیرش استقلال لوهانسک و دونتسک و شناختن کریمه به عنوان یکی از استانهای فدراسیون روسیه. وگرنه «جنگ جنگ تا پیروزی!»؛ جنگ تا موقعی که آنها پارچه سفید بلند کنند و دستهایشان را بالا ببرند.
نمونه دیگری از قساوت پوتینی آنجاست که سفیر روسیه میگوید ما در اوکراین که جنگ نکرده ایم، «عملیات ویژه» کردهایم. اگر جنگ میکردیم که کیف را با خاک یکسان میکردیم!
بیماریِ ضدغربی رهبر ج.ا کشور را به این جاده یک طرفه و باج دهی به روسیه کشانده است.