ما به نوع نگاه فراگیر و شجاعت مدنی امثال فائزه هاشمی در ایران کنونی بسیار نیازمندیم
رضا علیجانی
فائزه هاشمی که شجاعت و جسارتش را از مادرش به ارث برده، در این ویدئو با پختگی بیشتر و زبان ملایمتری سخن گفته است؛ برای اینکه گاف حقوقی ندهد که برایش مشکلساز شود و برای اینکه با این زبان در جامعه مخاطبش (که در این گفتگو اصلاحطلبان هستند)، اثرگذارتر باشد.
وی چند نکته را مطرح کرده است: اول؛ حکومت نمیتواند مشکلات را حل کند و فقط به سرکوب دست میزند. دوم؛ با یک نگاه فراگیر (که ما امروزه بدان بسیار محتاج هستیم)، از همه کسانی که مورد ستم قرار گرفتهاند حمایت میکند(اعم از آقای تاجزاده، رسولاف و ..، بهائیان، مادران داغدار، زنان مخالف حجاب، زنان خواننده، دارندگان حیوانات خانگی و…). سوم؛ از به خیابان آمدن «به حق» مردم دفاع میکند.
او در مجمموعه کارهای خلاف حکومت به ترور سلمان رشدی و شنیدههای مربوط به ترور جان بولتون نیز اشاره میکند و میگوید ممکن است مستقیم و غیرمستقیم مرتبط با ج.ا باشد.
وی با اشاره به این مجموعه، به «سکوت» بسیاری از اصلاحطلبان با بیانی مشفقانه انتقاد میکند. او مسئله عدم برخوردِ فعال اصلاحطلبان را خیلی دقیق ریشهیابی کرده و به مجموعهای از عوامل اشاره میکند: محافظهکاری؛ اعتقاد نداشتن (که میتواند معطوف به بهائیان باشد)؛ خودی-غیرخودی کردن(که میتواند به عدم دفاع از همه زندانیان مربوط باشد) و تفکرات مردسالارانه (که معطوف به مسائل زنان است).
فائزه (برخلاف بسیاری از اصلاحطلبان) به صراحت از سخنان میرحسین موسوی حمایت میکند.
ما به این شجاعتهای مدنی در ایران بسیار نیازمند هستیم.
قابل پیشبینی است که بعد از این سخنان عدهای در فضای مجازی، البته به حق، به ایشان نقد کنند که چرا به پدر خودش انتقاد نمیکند؟ در این باره ما به یک جمعبندی راهبردی نیازمندیم: ما باید با گذشته قابل انتقاد یکدیگر چگونه برخورد کنیم؟
چه ما خوشمان بیاید، چه نیاید افرادی امثال میرحسین موسوی، فائزه هاشمی، رضا پهلوی و…، در اندازههای مختلف، ظرفیتهای اجتماعی هستند. به گمان بنده اگر به کسی، در باره گذشته خودش و یا خانوادهاش انتقاداتی وارد باشد اما الآن در صف درستی ایستاده و به عبارتی دستش را روی سنگ بزرگی سیاهی که در مسیر رودخانه توسعه ایران قرار داده، ولو بیست درصد میتواند در جابه جایی آن کمک کند؛ ما باید ضمن حفظ نگاه انتقادیمان به وی؛ ولی از این کمکش استقبال کنیم. بدون اینکه بخواهیم کسی را رهبر کنیم و یا ائتلاف سیاسی تشکیل دهیم. ولی میتوانیم «همسو عمل کنیم».
از «انتقادات درست»، «نتایج نادرست» نگیریم یعنی نادیده گرفتن، نگاه حذفی و ضربدر زدن روی یکدیگر. این یک نگاه و رویکرد راهبردی ملی است که ضمن حفظ هویتها، اما نگاه واقعبینانهای به جامعه متکثر کنونی ایران دارد.