ماهی بزرگ
اکبر کرمی
پس از بازداشت مصطفا تاجزاده گمانهها ی بسیاری در مورد شوندهایی که به این بازداشت انجامید، پیشگذاشته شده است.
براندازان ویرانیخواه همانند همیشه گز نکرده، همپارچهگی ایران را پاره کردهاند، و اصلاحطلبان و تاجزاده را یکپارچه به خامنهای بخشیدهاند و آنها را بخشی از حکومت ستمکار حاکم خواندهاند! آنها حتا به بهانهها ی گوناگون و شرمآور گاهی از این بازداشت ابراز خوشحالی هم میکنند یا اهمیت آن را انکار میکنند.
غالب اصلاحطلبان شناسنامهدار این بازداشت را عجیب، و از سر استیصال و نادانی ارزیابی و محکوم کردهاند؛ اما دریغ از یک برنامه ی عملی برای ایستادن در برابر زندانبان اعظم و ایستادهگی در برابر ستم جاری و ستمگر حاکم!
در میانه جریانی در حال بالا آمدن است که هنوز نام مشخصی نیافته است؛ این جریان که چهره ی برجسته ی آن خود تاجزاده است، در سویه داخلی، خود را تحولطلب، یا اصلاحطلب ساختاری خوانده است و در سویه ی خارجی برانداز خشونتپرهیز، برانداز دمکراسیخواه یا رفرمیست میخواند. این جریانها در عمل تاکتیکها ی اصلاحطلبانه را میپسندد، هرچند در راهبردها برانداز است؛ اما با انقلاب و همدستی با دشمنان ایران و رقبای منطقهای ایران همراه نیست؛ از خواست و ایستادهگی شجاعانه ی جنبشها ی مختلف پشتیبانی میکند، اما با شورشها ی خیابانی و حرکات بیسر خرسند نمیشود؛ این جریانها آشکارا و شفاف به ایستادهگی در برابر استبداد حاکم و شخص علی خامنهای چشم دارند؛ این جریان رنگارنگ هر نامیکه داشته باشد در جایی به دمکراسی و حقوق بشر پیوند میخورد و این مناسبات را هم راه و هم هدف خود میداند.
این جریان هرچند به ظاهر و در عمل به اصلاحطلبان همانند است، و به سیاستورزی رفورمیستی برای گذار از جمهوری اسلامی وفادار، اما آماج گذار از جمهوری وحشت اسلامی را میپزد و سربرانداختن ستم حاکم و استبداد را دارد.
تحلیلگران و کنشگرانی که به این جریان نزدیک هستند، در محکوم کردن موج اخیر بازداشتها تردید ندارند و از این کنش سیاسی حمایت میکنند، اما در آن متوقف نمیشوند. آنها میخواهند راهی عملی برای ایستادهگی در برابر ستم هم باز شود. انگشت اشاره ی این جریانها به خیابانها است. هرچند این جریانها هنوز امکان وزنکشی خود را در به خیابان آوردن هواداران نیافته است، اما به باور این گروهها باید خیابان را هم از دست جمهوری وحشت اسلامی و هم از دست تودهها ی بیسر و بیسرانجام پس گرفت. در تحلیلها ی این جریانها بازداشت تاحزاده بخشی از موج بازداشتها ی اخیر است که با سخنرانی اخیر خامنهای کلید خورده است. خامنهای این دوران را با دهه ی شصت همانند کردهاست (زیرا همانقدر احساس خطر میکند) و به هواداران خود که با کودتا همه ی ساختار حکومت را کنترل میکنند، فرمان داده است که همانند آن دوران با خشونت و جنایت به گذار از این بحران بیاندیشند!
به باور و داوری من تاجزاده ماهی بزرگ این دریایی است که خامنهای در حال قرق شدن در آن است. او میخواهد عرشه را برای مجتبا خالی کند! تاجزاده امکانات رهبری جنبش دمکراسیخواه و رفورمیست ایران را دارد؛ و چه خطری بزرگتر از تاجزاده برای کسانی که چشم به بخت خود و تخت خامنهای دوختهاند.