شل کنید تا رستگار شوید

اکبر کرمی
اصلاحطلبان در عیار بهزاد نبوی نه اراده به قدرت دارند و نه اراده به ایستادهگی در برابر آن! آنها نبود اراده به قدرت را که شکلی از ولایتپذیری، بندهگی و صغارت است، چنان در خود نهادینه کردهاند که گاهی تا نکوهش قدرتطلبی و حتا تعطیل هر تکاپویی برای کسب و توزیع قدرت ادامه میدهند؛ و نبود اراده به ایستادهگی در برابر قدرت را تا تن دادن به جباریت!
وقتی اصلاحطلبان میخواهند ناتوانی و بزدلی خود را با هوچیگریها ی نظری بپوشانند، من تنها بردهگانی را میبینم که میخواهند ناتوانی و نادانی خود را به ارزش تبدیل کنند؛ کسانی که گنجشک ترس را رنگ کردهاند تا به جای غناری دانایی جا بزنند. بهزاد نبوی و محافظهکاران ولایتمدار جدید به جا ی ایستادن در برابر علی خامنهای و تلاش برای خنثی کردن بمبها ی بیشماری که او هر روز منفجر میکند و بخشی از ساختمان نظام و ایران را پایین میآورد، کنار خامنهای ایستاده اند و بخشی از آن بمبها و انفجارها شدهاند. کسی که در برابر خامنهای نایستاده است، هرچه هست اصلاحطلب نیست! برای پرهیز از خشونت و تبدیل آنچه در خیابانها میگذرد به ایستادهگی مدنیتر، ابتدا باید کنار مردم ایستاد و به مقام داوری مردم تن داد.
اصولگراها (محافظهکاران قدیم) در ایران زندهگی، آزادی و جستوجوی خوشبختی را به گروگان گرفتهاند و گروهی از اصلاحطلبان (محافظهکاران جدید) جستوجو ی راهها ی تازه برای مبارزه و ایستادهگی در برابر این بیداد را. هر دو از مردم میخواهند شل کنند تا رستگار شوند!
در چنین چشماندازی باید از بهزاد نبوی پرسید: برادر، چیریک اصلاحات، برای خنثی کردن بمبها ی اتمی که خامنهای زیر ساختمان نظام و حالا ایران گذاشته است، چه برنامهای دارید؟ و برای خاموش کردن ماشین کشتار چه میکنید؟ گیریم شما دانا و مردم نادان، با حق خطا کردن چه میکنید؟ آیا مردمی که حکومت، و نظام و شما را نمیخواهند باید کشت؟