جامعه شناسیمقالات فیسبوکی

شرافت ایستاده‌گی کنار مردم است

اکبر کرمی

بارها نوشته‌ام و از تکرار آن خسته نمی‌شوم؛ برای توزیع قدرت (و دمکراتیزه کردن یک ساختار) باید به منابع قدرت مسلح شد. چه، قدرت را تنها با قدرت می‌توان مهار کرد.

دش‌واری آن‌جاست که در ایران حکومت و دیکتاتور همانند اژدهایی بر منابع سنتی قدرت خوابیده است و با توزیع سرکوب و سرب، امکان دست‌رسی مردمان ایران و نماینده‌گان آن‌ها را به منابع محدود قدرت هر روز محدود‌تر می‌کند!

می‌ماند منابع مدرن قدرت. احزاب، نهادها، شرکت‌ها ی اقتصادی بزرگ، نهادها ی ورزشی بزرگ و شخصیت‌ها ی فرهنگی، دانشگاهی، هنری و ورزشی. این منابع برخلاف منابع سنتی از خام‌خواری و غارت منابع ملی نمی‌آیند. این منابع همانند منابع جدید هم نوشونده‌اند‌ و هم بهداشتی‌تر. یعنی هم برآمد توزیع قدرت هستند و هم برآورنده ی آن. با تکثیر این منابع است که فرایند دمکراتیزاسیون جان می‌گیرد و پیش می‌رود و به براندازی ستم و استبداد می‌رسد.

استبداد و دیکتاتور با توزیع سرکوب در تکاپوی ساکت کردن و سانسور کردن همه این شخصیت‌ها ی حقوقی و حقیقی جدید است. او مانع اصلی تولید و تکثیر منابع قدرت جدید هم است. این منابع در اساس حکومتی نیستند. استبداد اگر بتواند از پیدایش و زاده‌شدن آن‌ها جلوگیری می‌کند، و اگر نتواند در تکاپو ی مدیریت آن‌ها خواهد بود.

اقتصاد مافیایی شرکت‌ها ی بزرگ را زمین‌گیر کرده است. نهادها ی ورزشی و حرفه‌ای با وابسته شدن به حکومت از پا ی درآمده‌اند. دانشگاه و نهادها ی علمی خودبسنده نیستند، در نتیجه نمی‌توانند ایستاده‌گی کنند. حوزه و روحانیت هم درباری و زایده حکومت شده است. در این وانفسا شخصیت‌ها ی دانشگاهی، فرهنگی، مذهبی، هنری و ورزشی آخرین سنگر ایستاده‌گی در برابر استبداد و دیکتاتور در ایران هستند.

در این چشم‌انداز است که باید علی کریمی، تاج‌زاد، رسول‌اف و … و ایستاده‌گی‌شان را ستود و پاس‌داشت. اهمیت ندارد آن‌چه علی کریمی در مورد فرهنگ نذری گفته است درست است یا نه! (اگرچه در باور و داوری من هم درست است و هم با راستی و شجاعت مطرح شده است.)
آن‌چه اهمیت دارد، شجاعت و حق علی کریمی است. علی کریمی و همه ی شهروندان ایرانی این حق را دارند که بلند بلند فکر کنند و افکار و برآمد آن را بی‌هیچ لکنتی به زبان آورند.

نه گفتن به دیکتاتور و استبدا و نادانی تنها حق ما نیست؛ وظیفه ی هر ایرانی باشرفی است.

باید کنار علی کریمی ایستاد و نگذاشت سربازان تاریکی و عمله‌ها ی ستم و استبداد با عمامه یا بی‌عمامه او را ساکت کنند. باید کنار علی کریمی ایستاد تا بی‌شرفی در ایران عادی نشود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا