زندهباد اصلاحات
اکبر کرمی
هرچند هر روز دفاع از اصلاحطلبی دشوارتر از دیروز میشود، اما این دلیل نمیشود که با هر دلهبادی پرچم اصلاحطلبی را زمین بگذاریم و آخر صف براندازان بایستیم!
یکی از باسمهایترین و در همان حال بیمعناترین نقدها به اصلاحطلبی که ورد کلام هر کوچک و بزرگی در میان لشگر براندازان شده است آن است که اصلاحات در جمهوری اسلامی ممکن نیست! دوستی برایم نوشته است: «اگر اصلاحات (در جمهوری اسلامی) امکان پذیر بود، باید سال به سال رژیم رو به بهبودی حرکت میکرد نه اینکه هر سال بدتر از پارسال باشد، اصلاحات بهقول حجاریان مرد.»
برای او نوشتم: این ادعا ی حضرتعالی همانند آن است که اصلاحطلبان بگویند براندازی اگر ممکن بود، حتمن جمهوری اسلامی تا کنون برانداخته شده بود! خب دوست عزیز هم اصلاح و هم براندازی تا زمانی که رخ نداده است، ناشدنی مینماید؛ اما هم اصلاحات و هم براندازی وقتی همه ی لوازم و شرایط آن فراهم شود، رخ خواهد داد. موضوع مهم آن است که زور ما چهقدر است؟ و متناسب با این زور چه میتوانیم و چه میخواهیم بکنیم؟
قدرت، قدرت است و از هیچ کسی دستور نمیگیرد. قدرت همیشه تصمیم نهایی را میگیرد. آن که قدرت دارد، اگر اراده به اصلاح داشته باشد، حتمن میتواند فرایند اصلاحات را پیش ببرد؛ و اگر اراده به برانداختن داشته باشد، جمهوری اسلامی را برخواهد انداخت و منتظر اشاره و خواست ما نخواهد ماند.
حتا این گفتوگوها بر سر کاربرد خشونت یا خشونتپرهیزی هم بیشتر امری روشنفکرانه و نظری است، و در عالم واقعی صاحبان قدرت توجهی به این گفتوگوها نمیکنند! یعنی اگر در میان اپوزسیون کسی قدرت و توان کاربرد خشونت و نیز برآورد موفقیت آن را داشته باشد، منتظر اجازه ی ما نخواهد ماند.
بیرون از عالم خیال و رها از جهان سورآل (فرافربودی) بگومگوها بر سر اصلاحات و براندازی تا حد بسیاری انحرافی و برآمد نادانی به امر سیاست و هسته ی سخت آن یعنی قدرت است. اصلاحات یا براندازی تا حد بسیاری برآیند توازن قوا و محاسبات صاحبان قدرت است. در شرایط موجود این علی خامنهای (و جریانها ی محافظهکار) است که میتواند میان اصلاحات و براندازی یکی را انتخاب کند، اما زمانی که توازن قوا تغییر کند، دیگر اراده و خواست علی خامنهای هم هیچ محلی از اعراب نخواهد داشت.
تا آن زمان سیاستورزی واقعگرایانه (فربودانه) در گرو محاسبه سود و زیان مردمان ایران از یکطرف و زور بازو ی آنها از طرف دیگر است. در شرایط موجود مهم نیست ما چه میخواهیم، مهم آن است که چهکار از دستمان میآید.
شوربختانه حجاریان درست گفته است: «اصلاحات مرده است، زندهباد اصلاحات».