سیاست

دلایل سفر بایدن به خاورمیانه

رضا علوی

۱- رئیس جمهوری آمریکاو مشاورانش از منظر «نظم جهانی» به تحولات می نگرند و به همین علت رقابت جدی چین با آمریکا و ائتلاف چین و روسیه و ارتباط آن با جنگ اوکراین که تاثیری آشکار بر بازارها و امنیت انرژی به خصوص در اروپا داشته است، برای بایدن اولویت محسوب می شود. اکنون می توان تصور کرد که امنیت جهانی انرژی در صدر اولویت های رئیس جمهور آمریکا قرار دارد.
۲- آمریکا کشورهای جهان را به دو گروه دموکراتیک و دیکتاتوری تقسیم کرده است. از این رو موضوع اصلاحات در ساختار منطقه خاورمیانه برای بایدن اهمیت دارد . با این حال رئیس جمهوری آمریکا از این مسئله به عنوان سلاحی دو لبه به عنوان اهرم فشار و اجرای اصلاحات در چارچوب سیاست های بازار آزاد و حاکم شدن ساختاری دموکراتیک در کشورهای منطقه که قابل قبول باشد، استفاده خواهد کرد.
۳- دروازه ی تشکیل ائتلاف ها «امنیت» است و رئیس جمهور آمریکا قصد دارد از همین دروازه، اسرائیل را وارد ساختار جدید امنیت منطقه کند که احتمالا نقشه خاور میانه را تغییر خواهد داد. امنیت اسرائیل، اولویت تغییرناپذیر آمریکاست هرچند تغییراتی در نحوه تضمین امنیت اسرائیل امکان پذیر است. ادغام اسرائیل در ساختار جدید امنیت منطقه ای به این معناست که اساس دیدگاه بایدن را «امنیت» تشکیل می دهد و دیدار او از رام الله صرفا پوششی سیاسی برای تحولات دیگر است. به این ترتیب باید انتظار داشته باشیم که صلح عربی – اسرائیلی جزء اولویت های رئیس جمهوری آمریکا باشد هرچند ممکن است کمک هایی به حکومت فلسطینی به عنوان حق السکوت صورت گیرد تا طرح ادغام اسرائیل در ساختار امنیت منطقه، به اجرا درآید.
۴- ترغیب به استحکام “جبهه موافقت ” هدف مهم دیگری برای آمریکا است . “جبهه موافقت “از دولت های خاورمیانه تشکیل شده و عملا در شرایطی حرکت می‌کند که هم دولت ها و هم ملت های کشورهای خاورمیانه عملاً پذیرش اسرائیل و برقراری روابط دیپلماتیک را به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر برای خود پذیرفته اند . دیگر مانند گذشته آن حساسیت دیپلماتیک در خصوص برقراری روابط با اسرائیل وجود ندارد.
در مقابل «جبهه مقاومت» قرار دارد . «جبهه مقاومت» یا “محور مقاومت” متشکل از کشور عراق، لبنان، فلسطین، یمن، سوریه و … نیست، بلکه بازیگرانی از این کشورها در چارچوب “محور مقاومت” حرکت می‌کنند. یعنی حشدالشعبی در عراق و نه کل این کشور، حزب الله لبنان، نه کل کشور لبنان، حوثی های یمنی و نه کل یمن، جنبش جهاد اسلامی و حماس و نه کل فلسطین، دولت بشار اسد و نه کل سوریه، در این جبهه به نام “محور مقاومت” با ایران هم داستان هستند.
“جبهه موافقت” در آینده نزدیک بر “جبهه مقاومت” چیره خواهد شد .
۵- ایران به عنوان تهدیدی منطقه ای برای امریکا و متحدانش است. برنامه هسته ای ایران مسئله ای مربوط به اسرائیل و آمریکاست و آمریکا به شیوه خود یعنی از طریق مذاکرات مستقیم با این مسئله تعامل می کند. اما توسعه طلبی ایران و نفوذ این کشور در سازمان های تروریستی سرزمین های عربی، مسئله ای مربوط به کشورهای عربی است که ممکن است آمریکا از طریق تشکیل ائتلاف جدید منطقه ای به این کشورها برای کنترل آن کمک کند. اما مقابله با نفوذ ایران، جزء اولویت های رئیس جمهوری آمریکا نیست بلکه اولویتِ کشورهای عربی یا بهتر بگوییم، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است. سایر کشورهایی که به اجلاس سران در ریاض با حضور بایدن دعوت شده اند نقش معینی در موضوع ایران ندارند به استثناء عراق که به علت ساختار پیچیده داخلی اش، توانایی مقابله با نفوذ ایران را ندارد چرا که ایران به بخشی مهم در ساختار سیاسی عراق تبدیل شده است که امکان جدا کردن آنها از یکدیگر جز با توسل به خشونت وجود ندارد.
۶- سفر بایدن به منطقه با مسائل داخلی آمریکا و انتخابات میان دوره ای و آینده حزب دموکرات در کنگره بی ارتباط نیست. این سفر باید دستاوردهایی داشته باشد تا حامیان سناتور دموکرات برنی سندرز را تشویق به رای دادن کند و در عین حال انتظارات لابی اسرائیل را هم که نقش مهمی در تامین هزینه مبارزات انتخاباتی دارد، برآورده سازد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا