جنبش های اجتماعیسیاست

در وضعیتی هستیم که ج.ا نمی‌تواند معترضان را جمع کند

اعتراضات_سراسری

رضا_علیجانی

در وضعیتی هستیم که ج.ا نمی‌تواند معترضان را جمع کند. معترضان هم نمی‌توانند ج.ا را جمع کنند. در شرایط کنونی دو تغییر، در دو سوی میدان، می‌تواند قفل شرایط را باز کند…
ممکن است ایستگاهِ پیش رو، به علت مشکلات معیشتی فوق‌العاده‌ای که مردم دارند، دیگر نه جنبش جوانان بلکه جنبش خانواده‌ها باشد.


آیا غریزه بقای ج.ا، ترموستات نظام را به کار خواهد انداخت؟ من زیاد خوش‌بین نیستم.
هر قدر خشم مردم بر ترس‌شان غلبه کند اعتراضات شعله‌ورتر خواهد شد. اما باید مراقب باشیم خشم‌مان فقط بر ترس‌مان غلبه کند نه بر عقل‌مان. ما باید خشم و نفرت‌مان را مدیریت کنیم…
در اتاق فکرهای سیاسی امنیتی ج.ا این اجماع وجود دارد که باید بزنیم و جمع کنیم. اما بخشی معتقدند بعد از جمع کردن باید رفرم‌هایی هم بکنیم و بعضی با آن هم مخالف‌اند.

هر قدر پایه‌های حکومت لرزان‌تر به نظر برسد فرار سرمایه و مسئولان و خانواده‌های‌شان تشدید خواهد شد. سرمایه مثل گنجشک می‌ماند با اولین شلیک فرار می‌کند. ضمن این‌که صاحبان این سرمایه‌ها در ج.ا نیز هیچ عِرق ملی ندارند. فرزندان‌شان هم کشوری که پدران و مادران‌شان درست کرده‌اند را لایق زندگی نمی‌دانند و از خیلی وقت پیش در حال رفتن به خارج‌اند.


سال 57 برخی کارمندان بانک مرکزی فهرستی را منتشر و افراد و میزان سرمایه‌هایی که از کشور خارج کرده بودند را افشاء کردند.


مشروعیت ج.ا مدت‌هاست در افکار عمومی غربی از بین رفته است. این افکار روی حقوق بشر حساس است. این که یک دختر فقط به خاطر چند تار مویش کشته شود حتی برای فرزندان ایرانیانی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند، اصلا قابل تصور نیست.


دولت‌مردان اما به منافع‌شان، ثبات در منطقه، انرژی و سرمایه‌های‌شان و … اولویت می‌دهند. آنها وقتی به بقا یا عدم بقای دولت‌ها می‌اندیشند که شاهد تغییر موازنه قوا و امکان غلبه جنبش‌ها باشند (یکی از دیپلمات‌های ایرانیِ قبل از انقلاب مدتی پیش می‌گفت اکنون در هیچ پایتخت غربی برنامه تغییر رژیم روی میز نیست). البته آنها نیز به علت نیاز به رای مردم‌شان پای صندوق باید تا حدی رعایت ظواهر را بکنند. آنها قبل از انقلاب بعد از واقعه 17 شهریور و عبور جنبش از نقطه عدم بازگشت، به این فکر افتادند.


البته در یک نقطه هم هست که جریان راست افراطی در کشورهای غربی ودولت‌مردان همسو با این جریان، مردم و افکار عمومی را از بی ثباتی و امکان راه افتادن سیل مهاجران به سمت کشورشان می‌ترسانند. آنها از این طریق به صورت ضدِ حقوق بشری، نان انتخاباتی می‌خورند.


ما در لحظه کنونی شاهد بزرگترین حمایت بین‌المللی از جنبش اعتراضی در داخل ایران هستیم.
ما از دی ماه 96 به خصوص آبان 98 وارد «دوران پسا اصلاحات» و به یک معنا وارد «فضای گفتمانی انقلاب» شدیم، این البته با «فاز انقلاب» متفاوت است. قبل از انقلاب مثلا حاکمان ج.ا ابتدا فکر می‌کردند اعتراضات یک واکنش احساسی به مرگ یک دختر جوان است و زود فروکش می‌کند. اما کم کم هراسناک و حتی وحشت زده شدند. البته حاکمان ج.ا همیشه به سرکوب و «جمع کردن» فکر می‌کنند. آنها همه چیز را نقشه دشمن می‌دانند.


اما از پشت اتاق‌های فکر سیاسی- امنیتی ج.ا زمزمه‌هایی هم شنیده می‌شود. مثلا مهدی محمدی (ستون‌نویس کیهان و مشاور رئیس مجلس) در حالی که همه چیز را نقشه دشمن می‌داند (دشمنان سرمایه‌های بیست، سی ساله‌شان را دارند هزینه می‌کنند! در دانشگاه شریف یک شبکه دو، سه ساله‌شان را خرج کردند! در اوین یک شبکه ده ساله‌شان را سوزاندند! در سیستان و بلوچستان سرمایه سی ساله‌شان را به صحنه آوردند! و…)، اما در جایی هم می‌گوید طرح دشمن «وادار کردن نظام به چرخه خشونت افزایی است» و می‌افزاید «در این روزها من از نزدیک دیدم که ذهن سیستم بیشتر از آن که درگیر سرکوب باشد درگیر اصلاحاتی است که باید بکند. بحث پرحرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده، باید بشود. بدون یک برنامه اجتماعی هر تدبیر امنیتی عقیم می‌ماند».(ج.ا اما حتی جرأت رفرم‌های بن‌سلمانی را هم ندارد.)


حکومت در مخمصه‌ای گیر افتاده است؛ می‌خواهد اعتراضات را جمع کند اما می‌بیند کردستان پیشگام و پایدار ایستاده است، در شهرهای مختلفی با نوساناتی به صورت نقطه‌چینی اعتراض صورت می‌گیرد، نافرمانی مدنی زنان به طور گسترده ادامه دارد، اعتراضات بی‌نظیر دانشگاه ها را نمی‌تواند جمع کند، شعارنویسی را نمی‌تواند مهار کند؛ در این حالت تصور عمومی این است که حکومت برای خلاصی از این وضعیت دست به ماجراجویی‌هایی خواهد زد تا انحراف ایجاد کند، حادثه تروریستی شیراز را هم یکی از مصادیقش می داند.


اتاق امنیتی ج.ا در زدن هواپیمای اوکراینی نیز، بر اساس تصوراتی که آن لحظه از شرایط داشت، یک عده بیگناه را سپر بلای بقای خودش کرد.


برخی نیز می‌گویند تروریست شاهچراغ در عکس‌العمل به کشتار زاهدان دست به چنین عملی زده است. هر چند این فرض منتفی نیست ولی احتمالش ضعیف است که در این مقطع که همه ایرانیان با هر قوم و مذهبی شعار وحدت سر می دهند و در دوران رکود داعش در منطقه، دست به چنین جنایتی زده باشند که برنده اصلی اش هم ج.ا است.
بعضی اما می‌گویند این ماجرا زیر سر تربیت‌شدگان و باند طائب است که از بی‌عرضگی نظام سرکوب ناراضی‌اند و در رقابت باندهای امنیتی مدعی‌اند که خودشان می‌توانند با ابتکاراتی حوادث کشور را تحت‌الشعاع قرار داده و ورق را برگردانند.


همان‌طور که برخلاف دوران جنبش سبز این بار نتوانستند راهیپمایی 9 دی‌ مانندی راه بیندازند، با هیچ حیله‌گری‌ دیگری هم نمی‌توانند به جایی برسند.


ما باید خشم و نفرت‌مان را مدیریت کنیم. حداکثر جاذبه و حداقل دافعه را داشته باشیم. الآن وقت نیروپراکنی نیست. باید همه را جذب کنیم. نگرانی‌های احتمالی‌شان را برطرف کنیم…
در این مقطع افراد و نسل‌های باتجربه‌تر می‌توانند به نسل‌های جوان‌تر انتقال تجربه بکنند تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم و جهش‌های بزرگ‌تری رو به پیروزی‌های آینده داشته باشیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا