جنبش های اجتماعی

«خیزش اعتراضی با خواستی انقلابی»؛ فاصله توان و خواست چگونه پر شدنی است؟
چرا جنبش مهسا همه‌گیر شد؟ این چرایی چه درسی برای مخالفان ج.ا دارد؟

رضا علیجانی

رضا علیجانی

این روزها صدای «دانش آموزان» سرزمین مان انرژی دهنده است و نوید‌ بخش یک ایران آزاد و آباد.
در ایران یک «خیزش اعتراضی با خواست انقلابی» وجود دارد. بین توان این خیزش با خواستش فاصله و حفره ای وجود دارد که تنها با حضور گسترده اعتراضی مردم و اعتصابات به هم پیوسته سراسری پر می شود(که باعث ریزش نیروی سرکوب هم می گردد).


مردمی که زیر فشارهای مختلف اند (مثل فشار گرانی، سبک زندگی تحمیلی، تحقیرهای فزاینده، تبعیضات گوناگون و…)، باید بدانند یک «فرصت طلایی» برای خلاصی از این وضعیت پیش آمده (و حکومت هم تحت بیشترین فشار است)، که اگر از دست بدهیم بعدا افسوسش را خواهیم خورد…


برای مردم؛ کارگران و کارمندان و…، اصلا وقت مصلحت اندیشی در برابر حکومت کودک کشی که تا هم اکنون، بنا به بیانیه معلمان، 28 دانش آموز را به خاک و خون کشیده، نیست.


از طرف دیگر باید ببینیم چرا جنبش مهسا این قدر در داخل و خارج همه گیر شد؟ شاید یکی از مهم ترین دلایلش این باشد که مهسا مال هیچ فرد و جریانی نیست، در عین حال که مال همه است؛ خیزش اعتراضی سری ندارد در حالی که همه سر آن هستند؛ جنبشی بی رهبر است، در حالی که همه رهبر آن هستند. از این نکته مهم باید درس های بزرگی بیاموزیم.


بر اساس همین آموزه ها؛ اگر یک اتاق فکر جمعی شکل بگیرد(نمی گویم رهبری)، باید همین خصایص را داشته باشد. جایی که مال هیچکس و جریانی نباشد و در عین حال مال همه باشد و همه در آن حضور داشته باشند؛ بارها گفته ایم از آن تاجزاده تا این تاجزاده!


اسم موسوی را می آوریم عده ای ناراحت می شوند، اسم رضا پهلوی را می آوریم عده ای دیگر ناراحت می شوند. برخی روی شیرین عبادی آلرژی دارند، بعضی روی مسیح علینژاد و…؛ من هم ممکن است نقدهای جدی روی بعضی از اینها داشته باشم ولی نباید آلرژی داشته باشیم.


ما می توانیم «نقدهای گفتمانی»مان روی یکدیگر را هم مطرح کنیم، در عین حال می توانیم یک اتاق فکر جمعی فراگیر نیز داشته باشیم. این چیزی است که اینک ملت ایران آن را می طلبد. اگر داخل شکل می گرفت خیلی بهتر بود. ولی در خارج که امکانش هست می تواند تحقق یابد.


داریوش اقبالی خواننده اعتراضی کشور مان با دلسوزی و وطن دوستی تمام دارد از «همبستگی» حرف می زند.
ما باید از داخل بیاموزیم که این پیام را می دهد که همه با هم همسو شوید. هیچ فرد و جریانی نمی تواند چنین فکر کند که به تنهایی می تواند رهبر باشد…


کرد بودن مهسا یک مائده آسمانی برای همبستگی همه ملت ایران است.
خنده دار است که حضرات می گویند خارجی ها برای این که جلوی «پیشرفت» ما را بگیرند این اعتراضات را راه انداخته اند! معلوم نیست این ادعای مالیخولیایی را براساس کدام «پیشرفت» مطرح می کنند!


طرح ادعای واهی مدیریت خارجی ها در خیزش اعتراضی خود در اصل یک حالت انفعالی دارد، حرفی است که حتی طرفداران رهبر ج.ا هم می دانند دروغ است. خبرگزاری فارس فردی را چند ساعت داخل جمع نوجوانان و جوانان معترض فرستاد و بعد گزارشش را هم منتشر کرد که از جمله گفته بود این ها به هیچ گروه و جریانی وابسته نیستند و ارتباطی ندارند.


فرزند یکی از شهدای جنگ (شهید باکری) خطاب به سخنان رائفی پور گفت آیا پدران جوان ما هم برای تخلیه هیجانات شان برای دفاع از این کشور به جنگ رفته بودند!؟ و افزوده بود اگر قبلا تو دهنتان زده بودیم الان از این حرفها نمی زدید.
این جمله آسیه باکری صدای وجدان جمعی ایرانیان است که می خواهد تو دهنی نه به رائفی پور بلکه به بزرگتر از او و تمام کسانی بزند که می خواهند این ملت مستقل و سرزنده را به خارجی ها وصل کنند (در حالی که خودشان دنباله روی روسیه و چین هستند).

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا