حکم اصلاحطلبی زشتتر از حکم حکومتی
در خبرها آمده است که مصطفا کواکبیان نقل کرده است که مهدی کروبی در دیداری با گروهی از کنشگران سیاسی گفته است: «هیچکس نباید طرفدار کشف حجاب باشد.»
از شوربختیها ی مردمان ایران است که بسیاری از کسانی که خود قربانی سرکوب و سکوت و سرب هستند در جغرافیایی دیگر خود بخشی از فرهنگ و نظام سرکوب و سانسور هستند و به این فرایند ننگین و بدخیم پروبال میدهند! این ادعا ی کروبی (اگر نقل قول درست باشد)، هم شرمآور است و هم یک دلیل محکم دیگر بر این نکته که آخوندها باید به مسجد برگردند و از دخالت در امر سیاست بپرهیزند! آخوندها حتا اگر همانند مهدی کروبی شجاع باشند، از آنجا که امکانات کنده شدن از سنت دینی را ندارند در عمل مخل فرایند عرفیدن و سکولاریدن جامعه و اصلاحات اساسی در ساختارها هستند.
این دست آخوندها با این دست دعواها آشکارا نشان میدهند که با آخوندها ی حاکم چندان تفاوت بنیادی ندارند! آنها ممکن است آدمکش نباشند و درکی انسانیتر از سیاست و داد و بیداد داشته باشند، اما هنوز درکی از جهانها ی جدید و مناسبات آن ندارند؛ انگار اختلافها ی آنان با نظامیان حاکم به عماق نمیرسد. آنها بیشتر بر سر قدرت با آخوندها ی حاکم درگیرند، اما در مبانی با آنها در بسیاری از زمینهها چندان متفاوت نیستند! اختلافها شوربختانه همیشه در سیاستگذاری(پالسی) و سیاستورزی (پالتیک) میماند و به فلسفه ی سیاسی نمیرسد.
چنین نگاهی به حجاب و چنین توصیهای اگر از موضع معرفتی و شناختشناسانه آمده باشد شرمآور است؛ چه، مهدی کروبی در جایگاهی نیست که بخواهد برای مردم و سیاستمدارها یا کنشگران سیاسی و مهمترین از همه برای زنان تعیین تکلیف کند! او چهگونه میتواند در نقش خامنهای برای اصلاحطلبان ظاهر شود! اصلاحطلبان و اصلاحطلبی اگر با این دست رفتارها و اداها قرار بود کنار بیاید، با خامنهای کنار میآمد. اگر چنین منظوری داشته است، هم بسیار خطرناک است و هم به لحاظ فلسفهی سیاسی آنچنان این دست رفتارها محافظهکارانه و سنتی و سرکوبگرانه است که باید از مهدی کروبی و ادعا ی او فاصله گرفت.
اما اگر منظور نه فلسفه ی سیاسی و بحثها ی نظری و حقوقی که پالتیک بوده است؛ یعنی رعایت و توصیه ی پرهیز از کشف حجاب طرح یک ترفند و شگرد مبارزه برای مبارزه با استبداد حاکم بوده است! باز هم خطا کرده است! چه، از اتفاق در شرایط موجود طرح حق کشف حجاب اصلاحطلبانهترین رفتار سیاسی ممکن است! و هم مقدمه ی لازم برای مخالفت با حجاب اجباری است و هم ادامه ی ضروری آن.
از شوربختی مردمان ایران است که اصلاحطلبان سیاسی هنوز در پهنه دینشناسی سنتی و محافظهکار هستند و دانسته یا نادانسته به اسلام سیاسی و پلشتی و بدخیمی ولایت، زور و نیرو میدهند.
اشتباه نشود؛ من آزادی وجدان را همانند آزادی بیان محترم میدانم؛ و برای مذهبیها و باورها و داوریها ی آنها احترام قایل هستم؛ اما این دلیل نمیشود که از ندانمکاری مهدی کروبی (که یادآور طرح شرم آور “حکم حکومتی” در مجلس ششم است) چشم بپوشم. او اگر اندکی داناتر بود، در این زمینه صحبتی نمیکرد و “حکم اصلاحطلبی” صادر نمیکرد!
سیاستمدارها ی برجسته در همین دشواریها گل میکنند یا به گل مینشینند.
این دست اظهار نظرها ی ناپخته و گل به خودی است و کار خامنهای را برای ناامید کردن مردم از اصلاحطلبی و اصلاحطلبان آسانتر میکند.