اینجا نزدیک به انتهاست، جایی که ما زنان ایران ایستادهایم
پرستو سرمدی
تنها سه پله مانده است به آخر، در میان زنان جهان تنها زنان در سه کشور کنگو، پاکستان و افغانستان وضعیت بدتری نسبت به زنان ایران دارند، این را گزارش مجمع جهانی اقتصاد از وضعیت شکاف جنسیتی در سال ۲۰۲۲ میگوید.
از اولین باری که در سال ۲۰۰۶ گزارش شکاف جنسیتی اعلام شد، هر سال با نگرانی پلهها را میشمارم، تا ببینم چند پله مانده است به آخر؟ و امسال دیگر پله پایانی هم دیده میشود. اینجا نزدیک به انتهاست، نزدیک به سختترین شرایط برای زندگی یک زن، جایی که ما ایستادهایم، ما زنان ایران. ایستادن در این نقطه حسی دارد، فراتر از حس تحقیر، چیزی نزدیک به خشم.
گزارش شکاف جنسیتی میزان نابرابری بین زن و مرد در حوزههای اشتغال و فرصتهای اقتصادی، آموزش و پیشرفت تحصیلی، بهداشت و سلامت و حضور در مناصب سیاسی و قدرت را نشان میدهد. ایران چهارمین کشور جهان از حیث دارا بودن بیشترین نابرابری جنسیتی در این مولفههاست.
جایگاهی در کنار کشورهای درگیر جنگهای داخلی و بنیاد گرایی مذهبی، جایگاهی پایینتر از همه کشورهای آفریقایی و آسیایی غیر از افغانستان، پاکستان و کنگو، سه کشوری که باید به خاطر بسپاریم.
در حالی که گزارش مجمع اقتصاد جهانی، پیشرفتهای کشورهای توسعه یافته از جمله کشورهای اسکاندیناوی و پس از آن سایر کشورهای اروپایی را نشان میدهد که توانستهاند بالای ۸۰ درصد و حتی در ایسلند ۹۰ درصد نابرابری جنسیتی را رفع کنند، ایران از اکثر کشورهای همسایه خود هم در این امر عقب مانده است.
این گزارش علاوه بر آن که نشان میدهد نیمی از جمعیت ایران در رنج نابرابری و بیعدالتی زندگی میکنند، و فرصتهای رشد از آنها سلب شده است، نشان میدهد که ما حتی به سمت توسعه هم گام بر نمیداریم. کدام کشور با در تنگنا قرار دادن نیمی از نیروی انسانی خود به توسعه و پیشرفت رسیده است؟
این شرایط به قدری تیره است که انتظار میرود، تمامی دستگاههای دولتی و اجرایی، تمامی هم و غم خود را به خرج دهند تا نابرابری جنسیتی در ایران راکاهش دهند، تمامی دستگاهها همه نیرو خود را صرف اجرای برنامههای عدالت جنسیتی که در برنامه توسعه ششم درج شده است کنند؟ تمامی فعالان مدنی، اگر آب هم دستشان است زمین بگذارند تا در کنار فعالان جنبش زنان ایران قرار بگیرند. مگر میشود با وجود چنین وضعیت ناگواری در مورد نیمی از جامعه کار دیگری هم کرد.
اما آنچه درکمال ناباوری اجرا میشود، قانون جوانی جمعیت به گونهای دستوری و اجباری برای فرزندآوری بیشتر حتی به قیمت افزایش نوزادان دارای اختلال ژنتیکی و حتی به قیمت افزایش کودک همسری است.
فعالیت مجدد گشتهای ارشاد و تشدید و سخت گیری بیشتر در سیاستهای مربوط به حجاب اجباری و سبک زندگی مورد پسند بخشی از جامعه، دیوار کشی در پارکها، نابرابرتر کردن شرایط ازدواج و طلاق برای زنان، طولانی شدن بیمورد تصویب لایحه منع خشونت علیه زنان و… است.
اینجا ایران است، جایی نزدیک به انتهای جدول نابرابری بین زنان و مردان، جایی نزدیک به پله آخر.