اولویتها ی گذار دمکراتیک
اکبر کرمی
از اولویتها گذار دمکراتیک از جمهوری اسلامی، آسیبشناسی چرخه “تسلیم و خشم” در ایران است. این چرخه اشاره به تاریخ ناپیوسته ی ایرانی است که همانند حلقههایی در خود تکرار میشود. هر حلقه با تسلیم در برابر قدرتی چیره و انتظار لطف از هژمونی حاکم آغاز، با انباشت ستم ادامه و سرانجام با شورش، خشونت، انقلاب و سرنگونی آن پایان میگیرد. این چرخه ی ناکارآمدی توضیح و سرنام دیگری است بر آنچه در مطالعات تاریخ ایران، “بیتاریخی” یا “نبود حافظه ی تاریخی در میان ایرانیان” هم نامیده شده است. ابن خلدون این دور و تکرار را عمومیتر و برآمد عصبیت قومی میدانست و آن را در برابر مدنیت میگذاشت. اما عصبیت قومی و ضرورتها ی زیستی که به چرخه ی تسلیم و خشم میرسد تنها یک طرف این پدیدار است؛ و اگر از ریشهها ی عمیقتر آن و اطراف دیگر( یعنی هستیشناسی، انسانشناسی و شناختشناسی اسطورهای که در جایی به برهان لطف میرسد و دادخواهی را به جا ی آزادیخواهی مینشاند.) غفلت کنیم، آسیبشناسی ما ناتمام خواهد ماند و شکست و گسست این چرخه ناممکن.
حتا اگر ما در آینده “حکومت جمهوری دمکراتیک” داشته باشیم، نبایید خیالمان راحت باشد که استبداد باز نخواهد گشت! استبداد در ایران هسته ی سخت سنت و مدنیت ناتمام است و به آسانی بازتولید میشود. با آسیبشناسی عمیق و دقیق سنت ایرانی است که میتوان به همه ی شکافها و رخنههایی که از راه آنها سنت شبانرمهگی به آینده میآید توجه داشت و از طریق ساختار و افقگشایی مناسب و قانونگذاری موثر (و حتا انتخاب شکل مناسب جمهوری) بازگشت آن هیولا و دوالپا را دشوارتر کرد.
بیرون آمدن از سنت و برچیدن همه ی نامها، واژهها، سنتها و ساختارهایی که میتواند به شکلی به بازتولید سنت برسد از مهمترین الویتها ی این دوره است.
شوربختانه اما بیرون آمدن از سنت کار آسانی نیست و از عهده ی همه ی ملتها و فرهنگها نمیآید.